سایت های دیگر ما:

بر تنهایی خویش سجده میکنم
وقتی میبینم انسانها
چه بیوفایند و
در مواقع سختی و نیاز
چطور تنهایت میگذارند
عاقلانه کنار گذاشتمت
اما هر بار که
مژهای میافتد
روی گونهام
بی اختیار
تو را آرزو میکنم
مثل بعضی صبحها
که یادم میرود نیستی
و بلند میگویم
صبحبخیر …
حال این روزهایم
گفتنی نیست.
ولی بی تو
کماکان در من نفسی هست
دلی هست.
ولی جانی نیست
پاییز را باید با چشمهای تو نگاه کرد!
وگرنه برای من دیگر عاشقانه نیست،
این رنگهای پژمردهی خیابانها…
گاهی وقتها آنقدر از زندگی خسته میشوم که دلم میخواهد قبل از خواب
ساعت را روی “هیچوقت” کوک کنم…
غمگینم
و انگار آسمان هم
هوای تو را دارد
که اینطور شبیه من میبارد …
یک نفر نیست
بی من بودن را به یادت بیاورد
گوش غرورت را بپیچاند
بزند سر شانهی دلت
و آرامش صدایت را
به حال پریشان من برساند
یک نفر نیست
بیادت بیاورد تنهایم
بیادت بیاورد تنهایی
تنهایی دوست داشتنی نیست
اما خواستنیتر از تمام
«دوستت دارم»های مسموم است
مگر تا کجا
میتوانی به دلت بگویی:
ببخشید که باورم شد؟
تو دیگر
برای من
مثل آخرین
درخواست یک اعدامی هستی
شدن یا نشدنت
کمکی به زندگیام نخواهد کرد
بلند میشوم، آرام چرخی میزنم و مطمئن میشوم که نیستی.
بعد برمیگردم سَرِ جایم، سرم را میگذارم روی زمین و میمیرم.
روزهای خوب چه زود تمام میشوند
و اگر مینویسم،
دوست دارم بدانی،
در خلأ دنیای بی جاذبه از نبودنت، عجیب معلقم.
که هنوز عاشق کسی ست شبیه تو
وجودی سایه وار و حضوری کمرنگ
حضوری بسیار بسیار کمرنگ
که نوشتن برایش منصرف میکند مرا
از مرگ و نبودن …

برچسب ها عکس پروفایل غمگینعکسعکس پروفایلپروفایلغمگینعکس پروفایل غمگین و احساسیاحساسی
نظرات ارسال شده